کاش میشد برگردم با ماشین زمان
به اون موقع هایی که هنوز تیکه هایی ازم سفید بود
تو چشای خودم نگاه میکردم و میگفتم
دختر کوچولو تغییر نکن
به خدا که یروزی ارزوت میشه همینی که الان هستی باشی
حیف که جای سفیدی ها کم کم سیاهی ها اومد
حسرتا خفه کردن ارزوهامو
من قلم ارزوی بقیرو گرفتم تو دستمو
نوشتم...
در حالی که قلم سفید خودم سال هاست یه گوشه نشسته منتظره من بدستش بگیرم...
من قلم خودمو میخوام...
- ۹۹/۰۱/۲۸