you dont know me ..:D

بایگانی
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

I miss you...

How can i talk to you one more time

Its been a long time my friend 

Im wondering around with a hole in my chest

How can I talk to you

Even when i tempted to forget you

There's still a hope

Even when i know you was not mine and you're not now  either... 

I don't know what i got in me 

That scares everyone even me... 

It's like everything i want in this life 

Everything i touch 

How i smile how i treat ppl

Is poison 

Its like i always do something rong

It's like i always ruined everything 

..... 

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

میشه؟

خدایا میشه یروزی منم زندگیو  تجربه کنم؟ 

 

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

اهای من...

اهای من 

اره با توام خود من... 

ما داربم این دنیای زیبارو دو تایی باهم میسازیم 

مبادا کم بیاری من! 

بهت قول میدم یروز از این قوربونی هایی که میکنی خوشحال  میشی 

یروز به این جون کندنا لبخند میزنی

به تونستنش که میتونی 

همه میتونن 

مهم اینه چطور تمومش کنی 

با لبخند 

با عشق 

با انرژی

مبادا کم بیاری دختر... 

پیروزی نزدیکه

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

خدایا ولی باور کن یچیزی به من بدهکاری...

تو به من زندگی با عشق بدهکاری

به من زندگی با شادی بدهکاری

به من نفس راحت بدهکاری

تا اومدم پا شم زمینم زدی

زمینم زدی

زانوام درد میکنه خدا جونم دیگه جونی به این تن نمونده

 

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

Life isn't always fair

+I don't wanna do it 

-but you're have to... 

"Life isn't always fair"

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

Traped

It feels like im traped 

No matter how hard i try 

I always dying in the inside... 

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

جنون شبانه

سلام به جنون دوباره ی شبانه ام

بلای حیات چه بود که دچار ما شد

چه بود که طناب دارش را از روز اغاز به گردن ما انداختند و محکم کردند

کاش مادرم ان روز مرا به این کره ی خاکی نیاورده بود

کاش مرا به این بلا مبتلا نکرده بود

این جنون تمام شدنی نیست 

هرچقدر هم دست و پا بزنم تا طبیعی زندگی کنم سر اخر در تاریک ترین لحظه ی شب خیره به دیوار مقابلم این جنون لعنتی برمیخیزد و گلوی بی جان مرا می فشارد

ای جنون شبانه 

دیگر نمیخواهمت 

ارامش میخواهم

به جای سرمای جانت گرمای عشق میخواهم

گناه من چه بود که با تو محشور شدم 

با تو هم خانه شدم با تو همدم شدم

دست از سر من بر دار که دیگر نای رقصیدن با تو را ندارم.... 

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

شاد زیستن اسان است... باید لبخندی پت و پهن بزنی به چشمان خسته ی خودت در اینه ی کوچک اتاق و با خودت زمزمه کنی من از فردای تو نمیترسم

من از بودن در اینجا در مقابل تو در این  اینه ی کوچک زندگی خوشحالم 

من از این صدای گذرای ماشین ها و بوی عجیب خیابان ها، این هوای دلچسب پاییزی خوشحالم

ای ادمک نگران اینه، شاید صدای من رسا نباشد اما تو که میشنوی 

تو که ثانیه به ثانیه در کنار منی 

شاد باش که من دیگر از فردای تو نمیترسم

نمیترسم.... 

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

با خبر باش

روزگارا تو اگر سخت به من میگیری باخبر باش که پژمردن من آسان نیست.... 

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

گاهی...

گاهی باید خودت را در اغوش بکشی و انقدر خودت را محکم نگه داری تا از هم نپاشی

من از آن گاه ها متنفرم 

متنفرم... 

  • Persephone
(بهترین لینک باکس)