you dont know me ..:D

بایگانی
پیوندهای روزانه
  • ۰
  • ۰

امروز ترازم 5700 شد یعنی 600 تا نسبت به دو هفته قبل رشد کردم

من ب خودم و توانایی هایم باور دارم 

و روزی خواهد امد که می ایم و اینجا مینویسم ک امروز ترازم 7000 شد...و من این را مثل روز روشن میبینم

در ارمون های هفته ی قبل اقای حقیقی رتبه اول و دوم را در بین تمام بچه ها بدست اوردم ...من میدانم ک اگر بخواهم می توانم و این برایم مثل روز روشن است ....

درست از ان شبی ک از خدا رنج و درد خواستم زندگی ام زیر و رو شده ...انگار من ان دختر دیروز نیستم شاید هم نباشم...

یکروز ان لباس سفید را به تن میکنم ان گوشی پزشکی را دور گردنم می اندم ...چیزی که من بیشتر از همه شایسته ی ان هستم و میدانم که اگر بخواهم بدستش خواهم اورد 

و حتی یک ثانیه هم پشت کنکور نمیمانم من همین امثال بهترین رتبه را می اوردم و در شهر تهران تحصیل خواهم کرد 

من به این حرف باور دارم و این حرف مثل روز برایم روشن است ...

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

سرما خوردگی ادمو داغون میکنه

 اونم درست وقتی که تو میدونی اگه حالت خوب بود ازمون بعدی رو میتونستی بترکونی

دلم میخواد این مریضی کذایی رو فراموش کنم و فقط درس بخونم 

دلم میخواد این ازمون ترازم بترکونه

 دلم میخواد رتبه برتر بشم دلم میخواد یبارم که شده همه بفهمن من کیم 

این ازمون ازمون منه هرچقدرم که مریض باشم این ازمون ترازم کمتر از 7000نمیشه و نبایدم بشه 

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

پرتگاه...

به پایین دره ای که برفراز ان ایستاده ام نگاه میکنم 

انتهای ان با چشم های ضعیف من به سختی که هیچ ،اصلا دیده نمی شود 

صدای موزیک تو گوشم

کلید رهایی را درست ته دره میبینم 

درست همانجایی که انگار قول ازادی داده اند 

درست همانجا 

برمیگردم و به پشت سرم نگاه میکنم 

مادرم و پدر و برادرم 

دستی برایشان تکان می دهم 

مادرم لبخند قشنگی میزند و دست تکان میدهد 

من هم لبخند میزنم 

دو باره برمیگردم به طرف دره 

اینبار تصمیم خودم را گرفته ام 

چشم هایم را میبندم و خودم را رها میکنم 

صدای فریاد مادر و پدرم در صدای خواننده محو میشوم 

In this stupid world
We play hard with our plastic guns

صورتم به زمین میخورد 

تکه تکه شدن استخوان بینی ام را احساس میکنم 

اما هیچ یک هیچ دردی ندارند 

احساس پرواز میکنم 

من برای پرواز کردن افریده شده بودم 

درست چند ثانیه قبل از بسته شدن چشم هایم برای ابد به بالای سرم نگاه میکنم 

وجودم را لبخند زنان میدیدم که بر فراز دره پرواز میکرد 

اری کلید رهایی را درست پیدا کرده بودم 

  • Persephone
  • ۰
  • ۰

.....

and he create me...
  • Persephone
  • ۰
  • ۰

close your eyese

بعد از کلاس فیزیک 
رفتار شیوا و محدثه را فراموش نکن 
شانه خالی کردن پدرت را 
پاره پاره ات کردند 
 اما تو کم نیاوردی 
ایستادی و پیروز شدی 
اما فراموش نکردی ....

  • Persephone
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • Persephone
  • ۰
  • ۰

در کشاکش

در این کشاکش هنوز نفس میکشم
من هنوز زنده ام 
وقتی میبینم بچه های پشت کنکوری چطور از تجربه ی سخت پشت کنکور ماندن صحبت میکنند 
هم دلم میگیرد و هم وحشت زده می شوم
صدای از درونم می گوید اگر توهم قبول نشدی چه 
و صدایی دیگر میگوید تو حتما قبول می شوی
امیدوارم سال بعد همین موقع دانشجوی پزشکی دانشگاهی باشم که قرار است بهترین اتفاق های زندگی ام در انجا بیوفتد
been more like me
and been less like u
از دوازده و نیم تا الان امدم استراحت 
هعی خدا از هشت صبح بیدار شدم که دو ساعت اینجوری تلف کنم 
 چقد خنگم من 
  • Persephone
  • ۰
  • ۰

رفتم ترازای بچه هارو دیدم 

غصه گلومو گرفته 

خدایا میدونم اشتباه کردم

میدونم از دستورت سرپیچی کردم

ولی 

خدایا این دردو تمومش نکن

بزار اتیش بگیرم 

بزار بالا بیارم

خدایا انقد محکم زمینم بزن که جوری محکم بالا بیام که دیگه هیچ کس و هیچ چیزی نتونه منو از اون بالا بکشونه پایین

خدایا کمکتو نمیخوام

خدایا بزار رو پای خودم بالا بیام

تو فقط از دور وایسا نگام کن

نگا کن ببین این بنده ی بیچارت چطور خودشو بالا میکشه

همونجور همونجایی که هستی وایسا ببین این بندت چه غوقایی کنه 

وایسا ببین کاری میکنم ارگنه و مونا و فطمه و هزار تا تراز هفت هزار نما حتی خواب جایی که من باشمو هرگز نبینن 

خدایا هیچی تموم نشده 

هنوز حتی شروعم نشده 

خدایا همون دور وایسا ببین گردو خاکی به راه بندازم

خدایا دیگه گریه نمیکنم 

دیگه از استرس تا صب بیدار نمیمونم 

من عوض نمیشم ،فقط میخوام چشممو روی همه ی تراز هفت هزار نما های چند هزار سال پشت کنکور مونده ببندم

خدایا اینی که جلوت وایساده منم

یادت میاد منو؟

همونی که خودت افریدیش؟

همون دور وایسا و ببین این بندت چیکار میکنه فقط همونجا وایسا و نگاه کن....


  • Persephone
  • ۰
  • ۰
در ارزوی روزی میسوزم که برسم به ابی
و قطره ای از ان بنوشم
غرق در ارزویم
انقدر که از چانه ام بچکد 
انقدر که به این که منبع اب هیچوقت تمام نشود ایمان بیاورم...
من غرق شوم در حالی که همه نفس بکشند
انچنان که هیچ زنده ای حال یک مغروق را نخواهد دانست
  • Persephone
  • ۰
  • ۰

im not afraid...


Up where they walk, up where they run
Up where they stay all day in the sun
Wanderin' free, wish I could be
Part of that world

What would I give if I could live
Out of these waters?
What would I pay to spend a day
Warm on the sand?

  • Persephone
(بهترین لینک باکس)